ثنا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آثار قرآن در زندگي فردي و اجتماعي بشر

20 دی 1389 توسط ثنا

 

آثار قرآن در زندگي فردي و اجتماعي بشر به شرح زير است‌:
1.قرآن‌، سبب هدايت فرد و جامعه است‌
ذَ َلِكَ الْـكِتَـَب‌ُ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ هُدًي لِّلْمُتَّقِين‌;(بقره‌،2) هيچ شكي در اين كتاب نيست‌، قرآن هدايت براي پرهيزگاران است‌.”
2.قرآن‌، انسان را از غفلت خارج مي‌كند و به مقام توجه و تذكر مي‌رساند“وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْءَان‌َ لِلذِّكْرِ فَهَل‌ْ مِن مَّدَّكِرٍ;(قمر،17) ما قرآن را براي متذكر شدن آسان ساختيم‌; آيا متذكر شونده‌اي هست‌؟”
3.قرآن شفا همه بيماري‌هاي فكري‌، اخلاقي و حتي جسمي است‌
“
وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِّلْمُؤْمِنِين‌َ وَ لاَ يَزِيدُ الظَّـَـلِمِين‌َ إِلآ خَسَارًا;(اسرأ،82) قرآن را نازل مي‌كنيم كه شفا و رحمت براي مؤمنان است‌…”
امام علي‌مي‌فرمايد: “از اين كتاب بزرگ آسماني براي بيماري‌هاي خود شفا بخواهيد و براي حل مشكلاتتان از آن ياري بطلبيد; چرا كه در اين كتاب درمان بزرگ‌ترين دردهاست‌: درد كفر و نفاق و گمراهي و ضلالت‌."(مستدرك الوسائل‌، محدث نوري‌، ج‌، ص‌، مؤسسه آل البيت‌.(
و در جاي ديگر مي‌فرمايد: “كتاب خدا را محكم بگيريد، زيرا رشته‌اي بسيار مستحكم است و نوري آشكار است‌، دارويي شفا بخش و پربركت است و آب حياتي است كه عطش تشنگان حق را فرو مي‌نشاند; هر كس به آن تمسك

جويد او را حفظ مي‌كند، و آن كسي كه به دامنش چنگ زند نجاتش مي‌بخشد"(بحار الانوار، علامه مجلسي‌، ج‌، ص‌، مؤسسه الوفأ.)
4.قرآن نجات دهندة از فتنه‌ها، شفاعت كننده انسان‌ها و راهنمايي به بهشت است‌.
پيامبر اكرم‌مي‌فرمايد: “هر گاه فتنه‌ها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روي آوريد چرا كه شفاعتش پذيرفته و گزارشش از اعمال بندگان تصديق مي‌شود. هر كه قرآن را پيشواي خويش قرار دهد، او را به بهشت رهبري نمايد و هر كه آن را پشت سر اندازد به دوزخش كشاند، راهنمايي است كه انسان را به بهترين راه‌ها، راهنمايي مي‌كند."(اصول كافي‌، كليني‌، ج‌، ص 598، دارالكتب الاسلاميه‌.)
5.قرآن‌، سبب آرامش دروني است زيرا يكي از نام‌هاي قرآن‌، ذكر است‌
“
ذَ َلِكَ نَتْلُوه‌ُ عَلَيْكَ مِن‌َ الاْ َيَـَت‌ِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيم‌;(آل‌عمران‌،58) و يادآوري حكيمانه است‌.” و خداوند مي‌فرمايد:
“
الَّذِين‌َ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئـِن‌ُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّه‌ِ أَلاَ بِذِكْرِ اللَّه‌ِ تَطْمَئـِن‌ُّ الْقُلُوب‌;(رعد،28) آگاه باشيد با ياد خدا قلب‌ها آرامش مي‌يابد. و… .
بي شك‌، تربيت و تزكيه انسان‌ها، برخورداري از جامعه‌اي ايده آل و سعادت جاودانة همگان در گرو شناخت قرآن‌، انس با آن‌، كسب معارف والاي آن‌، عمل به احكام و دستورات اين كتاب الهي است‌.

 

 نظر دهید »

نقش قرآن در ابعاد فردی و اجتماعی

20 دی 1389 توسط ثنا

نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:یکم. انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان»

.این ویژگی به طور کامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.دوم. انسان در تکاپو و جست و جوی آگاهی های صحیح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به بسیاری از آگاهی ها می توان دست یافت؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است؛ چنان که از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود».قرآن مجید در این باره جایگاه ممتازی دارد. تعریفی که قرآن از انسان دارد «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهًٔ»؛ بقره (۲)، آیه ۳۰. و تعریفی که قرآن از خداوند ارائه کرده است: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ»؛ شوری (۴۳)، آیه ۱۱.، همراه با بیان صفات جمال و جلال و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»؛ رعد (۱۳)، آیه ۱۳. و بیانی که از پیوستگی و هماهنگی منظم همه کرات و افلاک و زمین و آسمان دارد «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها…»؛ شمس (۹۱)، آیه ۴ ۱.و… نیازمندی همه جامعه بشری و پویندگان راه حق و حقیقت را به این کتاب آسمانی ضروری و آشکار ساخته است؛ زیرا بعضی از دانش ها به جز از طریق قرآن، برای بشر دست یافتنی نیست: «وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»؛ بقره (۲)، آیه ۱۵۱.؛ «و آنچه را نمی دانستید به شما یاد می دهد..»

.از جمله آگاهی هایی که جز از طریق قرآن راهی برای دریافت آن نیست، آگاهی درباره جهان پس از مرگ و جزئیات جهان آخرت است؛ زیرا هیچ کدام از افراد بشر، تجربه تکرار و رفت و آمد آن را ندارند و درک بشری، هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارد. در حالی که در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و… صحنه قیامت به تصویر کشیده شده است.سوم. نقش برجسته دیگر قرآن این است که از سابقه تاریخ بشر، خبرهای درست و مطابق واقع را نقل کرده و سرگذشت پیامبران و محتوای پیام آنان را بدون هرگونه تحریف و دسیسه بشری به انسان ها رسانده است. ازاین رو قرآن حتی بر پیروان تورات و انجیل، منّت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی، عیسی، زکریا و… را آن گونه که بوده اند به دور از هر گونه تهمت و توهینی شناسانده و دست تحریف گران و دسیسه گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ»؛ مائده (۵)، آیه ۱۱۶.؛ «ای عیسی پسر مریم! آیا تو گفتی به مردم که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟! گفت: منزهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم»چهارم. نقش برجسته دیگر قرآن برای جامعه بشری، این است که ظرفیت جهان شمولی دارد و پیام های آن برای تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر، قابل اعتنا و کاربردی است. تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پایبندی به اصول انسانی (مانند عدالت گستری، امانت داری و…)، تلاش برای ریشه کنی هرگونه ناهنجاری، ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و… همگی شاخص هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را به نمایش گذاشته است. آیات نورانی قرآن، تمامی اصلاحگران و حق گرایان را به سوی محور وحدت و پاکی، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی، دعوت کرده است:

«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍٔ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ آل عمران (۳)، آیه ۶۴.؛

 «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به پروردگاری نگیرد»بی تردید گستردگی دانش بشر، تحولات شایان توجهی داشته و شکوفا سازی طبیعت و سلطه بر آن، به دست قدرت علمی و اطلاعاتی انسان و تجربه های بشری، تا حدود زیادی تأمین شده است. قرآن خود این تحول آفرینی را در گستره ظرفیت های انسان دانسته است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»؛ هود (۱۱)، آیه ۶۱.؛ «خداوند شما را در زمین ایجاب کرد و وظیفه شکوفایی و آبادانی و استخراج ظرفیت های زمین را به شما واگذار کرد».رسالت دین و قرآن، «شکوفایی متوازن، متعادل و هماهنگ انسان» است. بر این اساس باید انسان را شناخت و آغاز و انجام او را دانست. باید جایگاه انسان را در کل هستی به درستی تعریف کرد و رابطه او با خدا، خود، جامعه و طبیعت را تنظیم نمود.
رسالت علم ساخت جهان و رسالت قرآن، رشد ایمان و جهت دهی به حرکت انسان است و با توجه به اسارت علم در دست برخی از انسان های آلوده به قدرت و ثروت و فزون خواه، ضرورت پایبندی به کتاب آسمانی به دور از تحریف و یک مکتب الهی آشکار شده است.

 

 نظر دهید »

نمونه‏هايي از اُنس اولياي خدا با قرآن

20 دی 1389 توسط ثنا

 

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar22.com

پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) و اولياي خدا، با قرآن بسيار انس و الفت داشتند، و از فيوضات ظاهر و باطن آن بهره مي‏بردند، تنها به قرائت ظاهر آيات قرآن اكتفا نمي‏كردند، بلكه در آيات آن تدبّر مي‏نمودند و آيات را با تأنّي و شمرده و با صداي زيبا و جذاب و با توجه به معاني آن، و تصميم بر عمل به آن، مي‏خواندند؛ به عنوان مثال، در قرآن صدها بار جمله «يا اَيُّهَا الّذينَ آمَنُوا؛ اي كساني كه ايمان آورده‏ايد.» آمده است، حضرت رضا(ع) هرگاه هنگام تلاوت آيات قرآن به اين آيه مي‏رسيد و آن را مي‏خواند، بي‏درنگ مي‏گفت: «لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ؛ اجابت مي‏كنم فرمان و دعوت تو را اي خدا، اجابت مي‏كنم.»16 اين مطلب بيانگر آن است كه امامان معصوم(ع) با توجّه و تدبّر، آيات قرآن را مي‏خواندند، و همان دم تصميم مي‏گرفتند به دستورهاي خدا عمل نمايند، اينك در اين جا نظر شما را به نمونه‏هايي از انس و علاقه امامان(ع) و اولياي خدا با قرآن جلب مي‏كنيم:

1ـ امام حسين(ع) آن چنان با قرآن، اُنس داشت، كه عصر روز تاسوعا در كربلا، كه دشمن تصميم حمله به سوي خيام آن حضرت و يارانش را داشت، به حضرت عباس(ع) فرمود: نزد دشمنان برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند چرا كه: «هُوَ يَعْلَمُ اَنّي اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ كِتابِهِ؛ خداوند مي‏داند و گواه است كه من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.»17 امشب را به خاطر انجام نماز و تلاوت آيات قرآن، به ما مهلت دهيد.

2ـ امام سجّاد(ع) هنگامي كه سوره حمد را قرائت مي‏كرد، به آيه «مالِكِ يَومِ الدّين» مي‏رسيد، آن قدر اين آيه را با خضوع ويژه‏اي، تكرار مي‏كرد، كه نزديك بود، جانش به لب برسد18 و آن حضرت آن چنان با صداي زيبا و شيوا قرآن مي‏خواند كه وقتي سقّاها (آب رسان‏ها) از كنار خانه‏اش عبور مي‏كردند، همان جا توقّف مي‏نمودند تا صداي دلنشين آن حضرت را بشنوند.19

3ـ امام صادق(ع) با حالت ملكوتي خاصّي، آيات قرآن را در نماز تلاوت مي‏كرد، كه از حال عادي خارج مي‏شد، روزي چنين حادثه‏اي رخ داد، هنگامي كه حالت عادي خود را باز يافت، حاضران پرسيدند: «اين چه حالي بود كه به شما دست داد؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «ما زِلْتُ اُكَرِّرُ آياتَ الْقُرْآنِ حَتّي بَلَغْتُ اِلي حالٍ كَاَنَّنِي سَمِعْتُها مُشافِهَةً مَمَّنْ اَنْزَلَها؛ پيوسته آيات قرآن را تكرار كردم، تا اين كه به حالتي رسيدم كه گويي آن آيات را به طور مستقيم، از زبان نازل كننده قرآن، شنيده‏ام.»20

4ـ حضرت رضا(ع) آن چنان با قرآن، انس و الفت داشت، كه در هر سه روز، يك بار تمام قرآن را تلاوت مي‏كرد، و مي‏فرمود: «اگر خواسته باشم كه در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كنم، مي‏توانم، ولي هرگز هيچ آيه‏اي را نخواندم، مگر اين كه در معناي آن انديشيدم، و درباره اين كه آن آيه در چه موضوع، و در چه وقت نازل شده فكر كردم، از اين رو در هر سه روز همه قرآن را تلاوت مي‏كنم، وگرنه كمتر از سه روز همه قرآن را تلاوت مي‏كردم.»21

5ـ محدّث نوري صاحب مستدرك به سند معتبر نقل مي‏كند كه عالِم ربّاني و فقيه صمداني آية الله العظمي سيد محمّد مهدي بحرالعلوم (متوفّاي سال 1212 هـ.ق) روزي براي زيارت مرقد مطهّر اميرمؤمنان علي(ع) وارد حرم آن حضرت شد، ناگاه ديدند با حالت مخصوصي اين شعر را زمزمه مي‏كند:

                  به رخت نظاره كردن سخن خدا شنيدن چه‏خوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن

·                                 چه‏خوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن چه‏خوش است صورت قرآن زتو دلربا شنيدن

پس از ساعتي، بعضي از او پرسيدند: به چه مناسبت اين شعر را در حرم مي‏خواندي؟ در پاسخ فرمود: «هنگامي كه وارد حرم شدم، حضرت حجّت امام زمان(عج) را در كنار ضريح اميرمؤمنان علي(ع) ديدم كه با صداي شيوا و بلند، به

از آن جا كه ماه رمضان، ماه نزول قرآن، ماه خدا و ماه تزكيه و تهذيب است و قرآن در شب قدر كه در اين ماه قرار گرفته، در قلب پيامبر اكرم(ص) تجلّي كرده، نتيجه مي‏گيريم كه ماه رمضان تجلّي‏گاه قرآن، و ماه انس با قرآن است.

قرائت قرآن مشغول بود، وقتي كه صدايش را شنيدم، اين شعر را خواندم، هنگامي كه به حرم رسيدم، آن حضرت، قرائت قرآن را به پايان رسانده، و از حرم خارج شد.»22

6ـ اميرمؤمنان علي(ع) پس از جنگ صفّين، روزي در مسجد كوفه خطبه‏اي براي ياران خواند، در آن خطبه از چند نفر از ياران برجسته‏اش كه در جنگ صفّين به شهادت رسيده بودند، يادي جانسوز كرد، و فرمود: «كجا هستند برادران من، همانها كه سواره به راه مي‏افتادند، و در راه حق قدم برمي‏داشتند؟ كجا است عمّار ياسر؟ كجا است ابن تَيهان؟ كجا است ذو الشّهادتين؟ و كجايند مانند آنان از برادرانشان كه پيمان بر جانبازي بستند، و سرهاي آنان براي ستمگران فرستاده شد.»

آن گاه علي(ع) دست بر محاسن شريفش كند، مدّتي طولاني گريست و سپس به ذكر پاره‏اي از خصلت‏هاي آنان پرداخت كه نخستين خصلت‏شان تلاوت قرآن و عمل به آن بود، فرمود: «اَوِّهِ عَلي اِخْوانِيَ الّذينَ تَلُوا القُرْآنَ فَاَحْكَمُوهُ؛ آه بر برادرانم، همان‏ها كه قرآن را تلاوت مي‏كردند، و به كار مي‏بستند.»23

7ـ كلام را كوتاه كرده، و از انس و الفت بنيانگذار جمهوري اسلامي، راحل كبير، حضرت امام خميني ـ قدّس سرّه ـ با قرآن، اندكي سخن به ميان مي‏آورم. امام خميني ـ قدّس سرّه ـ در ظاهر و باطن، توجّه بسيار و عميق اين بزرگمرد، رابطه بسيار گرمي با قرآن داشت، و از آن، استفاده‏هاي فكري و

انس با قرآن در حقيقت از سه پايه تشكيل شده كه عبارتند از: 1 ـ خواندن آيات قرآن 2 ـ تدبّر و شناخت قرآن 3 ـ عمل به دستورهاي قرآن.

عمليِ فراواني مي‏كرد، قرآن بزرگ‏ترين تكيه‏گاه مطمئن و نيروبخش براي پيشبرد اهداف او بود، او مي‏فرمود: «اگر خداوند داستان‏هاي پيامبران در برابر طاغوت‏ها را در قرآن ذكر كرده، موسي و فرعون، ابراهيم و نمرود و… را تذكّر داده، منظورش داستان سرايي نبوده، بلكه منظور تبيين برنامه پيامبران در برابر طاغوت‏هاست؛ يعني ما نيز كه پيرو قرآن هستيم، بايد در برابر طاغوتها تا سرحدّ نابودي آنها تلاش كنيم.»

مكرّر مي‏فرمود: قرآن يك كتاب انسان سازي كامل است، و براي آن نازل شده كه انسان بسازد. امام خميني بخش مهمّي از زندگي‏اش را حتّي در دوران جنگ، و در دوران بيماري آخر عمر، با قرآن مأنوس بود، و با تلاوت آيات قرآن، و تدبّر در آن آيات، با خدا ارتباط پيدا مي‏كرد.

يكي از اعضاي دفتر ايشان در اين باره مي‏نويسد:

«هر روز حضرت امام خميني(ره) داراي نظم و انضباط مخصوصي بودند، از جمله مقداري از وقتشان را با قرائت آيات قرآن سپري مي‏كردند، و كارها آن چنان بر طبق نظم و برنامه‏ريزي بود كه به طور عادي هيچ گاه توجّه به كاري موجب تضييع كار ديگرشان نمي‏شد.»24

امام در نيمه‏هاي شب كه براي نماز شب برمي‏خاست، مدّتي قرآن مي‏خواند، حتي در اواخر عمر كه بستري بودند، با دوربين مخفي از او فيلم گرفتند، و در تلويزيون، بسياري مشاهده نمودند، كه از بستر برخاست و نشست و قرآن را به دست گرفت و مشغول تلاوت آيات قرآن گرديد.

شخصي قرآن‏هايي با قطع كوچك تهيّه كرده و مي‏خواست به جبهه بفرستد، به دفتر امام آورده بود تا آنها را تبرّك كند، آن قرآن‏ها را نزد امام آوردند، و به عرض رسيد: «اينها قرآن‏هايي است كه شامل چند سوره است، خواسته‏اند كه براي جبهه تبرّك شود.» با اين كه هميشه حركات امام به طور كامل، آرام و معتدل بود، ناگهان به طور بي‏سابقه‏اي، با شتاب و شدّت مضطربانه‏اي، دستشان را عقب كشيدند، و با لحني تند و عتاب آميز فرمودند: «من قرآن را تبرّك كنم؟! اين چه كارهايي است كه مي‏كنيد؟»

يك بار بدون توجه يك جلد قرآن را همراه چيزهاي ديگر نزد امام آوردند و به زمين نهادند، امام با عتاب فرمودند: «قرآن را روي زمين نگذاريد.» و بي‏درنگ دستشان را جلو آورده و آن را گرفتند و روي ميزي كه در كنارشان بود گذاشتند، امام در اين هنگام روي كاناپه نشسته بودند، معلوم شد كه امام نمي‏خواهند قرآن پايين‏تر از جايي كه نشسته‏اند قرار گيرد.

يك بار نيز همه ديدند كه حضرت امام(س) در يك مراسم ملاقات در حسينيه جماران، به طور استثنايي به جاي آن كه در جايگاه روي صندلي بنشينند، روي زمين نشستند، زيرا در آن روز برندگان مسابقه قرآن آمده بودند، و قرار بود در آن جلسه، چند آيه قرآن تلاوت شود.

حضرت امام هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان، دستور مي‏دادند كه چند ختم قرآن براي افرادي كه مدّ نظر مباركشان بود، قرائت شود.25

در روايت آمده است: علي بن مغيره يكي از شاگردان وارسته امام كاظم(ع) به آن حضرت عرض كرد: «من مانند پدرم، در ماه رمضان، چهل بار قرآن را از آغاز تا پايان تلاوت مي‏كنم ـ و گاهي بر اثر اشتغالات و نشاط و خستگي، كم و زياد مي‏شود ـ و در روز فطر، ثواب يك ختم قرآن را نثار روح پيامبر(ص) هديه مي‏نمايم، ختم ديگر را به اميرمؤمنان علي(ع)، و ختم ديگر را به حضرت زهرا(س) و ختم ديگر را به امام حسن(ع) و امامان ديگر تا شما، اهدا مي‏نمايم، پاداش من در اين كار چيست؟» امام كاظم (ع) فرمود: «لَكَ بِذلِكَ أَنْ تَكوُنَ مَعَهُمْ يَوْمَ الْقِيامة؛ پاداش تو اين است كه در روز قيامت همنشين و همدم پيامبر(ص) و فاطمه و امامان(ع) خواهي بود.»

گفتم: «اللّهُ اَكْبَر، براستي به چنين مقامي نايل مي‏شوم؟» سه بار فرمود: آري.26

پايان اين گفتار را با ذكر سخن پيامبر اكرم(ص) در شأن پاداش تلاوت قرآن، مي‏آراييم كه فرمود: مؤمني كه هر شب ده آيه از آيات قرآن را تلاوت كند، نامش جزء «غافلان» نوشته نشود، و اگر هر شب پنجاه آيه بخواند نامش جزء «ذاكران» نوشته شود، و اگر صد آيه بخواند، نامش جزء «قانتان» (بندگان خالص و فروتن) نوشته گردد، و هرگاه هر شب صد آيه بخواند، نامش جزء «فائزان» (رستگاران) ثبت مي‏گردد، و هرگاه پانصد آيه بخواند، نامش جزء «مجتهدان» (تلاشگران راه حقّ) نوشته شود، و اگر هزار آيه بخواند، براي او در بهشت قنطاري از طلا كه معادل پانزده هزار مثقال طلا است مقرّر گردد، كه هر مثقال آن 24 قيراط است كه كوچك‏ترين قيراط آن، همانند بزرگي كوه اُحد مي‏باشد، بزرگ‏ترين آن به بزرگي بين زمين و آسمان است.27


1 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج96، ص386.

2 ) سيّد رضي، نهج البلاغه، خطبه110.

3 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج96، ص386.

4 ) غرر الحكم.

5 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص610.

6 ) نهج البلاغه، خطبه5.

7 ) انفطار (82) آيه6.

8 ) نهج البلاغه، خطبه223.

9 ) همان، خطبه227.

10 ) شيخ صدوق، عيون اخبار الرّضا، ج2، ص295.

11 ) محدّث قمي، مفاتيح الجنان، دعاهاي روزهاي ماه رمضان.

12 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، چاپ آخوندي، ج2، ص627.

13 ) صحيفه سجاديه، دعاي 42.

14 ) سيوطي، الدّر المنثور، ج1، ص111.

15 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج92، ص184.

16 ) همان، ج85، ص34.

17 ) ابن جرير طبري، تاريخ طبري، ج6، ص337؛ محدّث قمي، نفس المهموم، ص113.

18 و 19 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص602 و616.

20 ) علامه مجلسي، بحارالانوار، ج84، ص248.

21 ) ابن شهر آشوب طبرسي، مناقب آل ابي‏طالب، ج4، ص360.

22 ) محدّث نوري، جنّة المأوي، واقع در قسمت آخر جلد53 بحار، ص302.

23 ) نهج البلاغه، خطبه182.

24 ) محمد حسن رحيميان، در سايه آفتاب، ص183 (به طور اقتباس)

25 ) همان، ص114 و 115.

26 ) محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، ج2، ص618.

27 ) همان، ص612.

 

 

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ثنا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس